احوال حج_۱۶ / حقارت اورست مقابل ابهت کعبهِ متصل به عرش


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، سجاد محقق نویسنده کتاب “حاجی غیربازاری” در ادامه روایت خود از تجربه سفر حج تمتع گفت:

بالاخره زندگی ما با زیارت آمیخته شده و از اول عمر امام رضا علیه‌السلام داشتیم که وقتی می‌رفتیم مشهد کلی کیف می‌کردیم . یادم هست در ایام بچگی یکی از دعاها این بود که ان‌شاءالله راه کربلا باز شود و واقعاً هیچ وقت تصور نمی‌کردم این اتفاق بیفتد ولی خیلی زود راه کربلا باز شد و چه بسا کربلا رفتن از مشهد رفتن آسان‌تر شد.

سفارش یک یادداشت درباره حج داشتم و نمی‌دانستم چه بنویسم، ناگهان یاد مواجهه ناگهانی با قله اورست افتادم. یکسال قبل در نپال و در شهری بودم که «بیس‌ کمپ» صعود به قله بود و تا آخرین روز به دلیل هوای ابری اصلا متوجه این موضوع نشده بودم. با دوستم در اتوبوس بودیم که ناگهان پشت سرش کوهی عظیم با شیب خیلی تند دیدم و با سرچ سریع متوجه شدم که اورست مقابل ماست.

فقط 20دقیقه زمان داشتیم تا دامنه و قله اورست را ببینیم و در این چند دقیقه، دیگر هیچ‌یک از نگاه‌هایم، حلاوت و جذابیت نگاه اول را نداشت. ولی وقتی شما کعبه را می‌بینید، در هر مواجهه همان حس اول را دارید.

همین حس ناب و قیاس آن با لوث‌شدن بزرگی اورست دستمایه یادداشت شد که بنویسم هرکس مقابل کعبه قرار می‌گیرد، همان لحظه اول ناخودآگاه سجده می‌کند و یارای ایستادن ندارد و این تجربه را از افراد زیادی شنیدم. یک باوری هست که این کعبه تا آسمان بچگی ما ادامه دارد و خب در احادیث دینی هم داریم که این نقطه (کعبه) به عرش متصل است.

 

.

 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

پیشنهاد ساخت «دهکده فارسی» در تایلند


به گزارش خبرگزاری مهر، هفتادمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و تایلند با هدف بررسی و گفت وگو در مورد مسائل فرهنگی و همکاری‌های مشترک، با حضور نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی و انجمن خاندان بونناک در ساختار حکومتی تایلند به میزبانی رایزنی فرهنگی ایران برگزار شد.

در این نشست فرهنگی، ناصرالدین حیدری سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند، به اهمیت دیدار و گفتگو با نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی و خاندان بونناک اشاره کرد و این جمع را نمادی از روابط تاریخی و فرهنگی عمیق میان ایران و تایلند دانست.

وی افزود: نقش شیخ احمد قمی در تقویت روابط میان دو ملت ایران و تایلند نه تنها در گذشته حائز اهمیت بوده است، بلکه امروز نیز می‌تواند الگویی برای دیپلماسی فرهنگی و همزیستی مسالمت‌آمیز میان ادیان و فرهنگ‌ها باشد و از طرفی این شخصیت برجسته نه تنها یک عالم و تاجر موفق بلکه به‌عنوان پل ارتباطی میان اسلام و بودیسم نیز نقش‌آفرینی کرده است.

سفیر ایران در تایلند در ادامه به روابط دیرینه ایران و تایلند که بیش از ۴۲۰ سال سابقه دارد، اشاره کرد و گفت: این روابط نمونه‌ای از تعامل مثبت میان دو ملت بوده است. همچنین، ایشان به سالگرد هفتادمین روابط دیپلماتیک ایران و تایلند به‌عنوان فرصتی مهم برای تقویت روابط در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، و گردشگری اشاره کردند و خواستار بهره‌گیری از این مناسبت برای تقویت تعاملات دوجانبه شدند.

حیدری بر اهمیت معرفی شخصیت شیخ احمد قمی به مردم تایلند و نهادهای دولتی تأکید و پیشنهاد کرد که علاوه بر برنامه‌های فرهنگی، مستندات بیشتری در مورد زندگی و نقش او تهیه و از طریق انتشار کتاب‌ها، مقالات و تولیدات رسانه‌ای در سطح گسترده‌تری معرفی شود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود، به موضوع گردشگری پرداخت و ابراز کرد: ایران و تایلند می‌توانند از ظرفیت‌های فرهنگی و تاریخی خود برای تقویت این حوزه استفاده نمایند که مسیرهای گردشگری جدیدی مرتبط با میراث شیخ احمد قمی در تایلند طراحی و تبلیغ شود.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند به اهمیت همکاری‌های اقتصادی در کنار روابط فرهنگی اشاره کرد و از نهادهای ایرانی و تایلندی خواست با برنامه‌ریزی دقیق، روابط تجاری میان دو کشور را گسترش دهند چون روابط فرهنگی می‌تواند بستری برای تعاملات اقتصادی و تبادل دانش نیز باشد.

حیدری در ادامه به اهمیت تبادل فناوری و همکاری‌های علمی میان ایران و تایلند اشاره کرد و گفت: ایران و تایلند با بهره‌گیری از ظرفیت‌های علمی و فناوری خود می‌توانند در زمینه‌های مختلف به توسعه همکاری‌های مشترک بپردازند.

وی پیشنهاد کرد با برگزاری نشست‌ها و نمایشگاه‌های تخصصی در حوزه‌های فناوری‌های نوین، مانند نانو تکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری انرژی‌های تجدید پذیر، و مدیریت منابع آبی، امکان تبادل دانش و تجربه میان متخصصان دو کشور فراهم شود چون این‌نشست‌ها می‌توانند بستری برای شناسایی فرصت‌های جدید همکاری و گسترش تعاملات علمی و فناورانه باشند و می‌توان با برگزاری برنامه‌های مشترک، مانند کارگاه‌های آموزشی و پروژه‌های تحقیقاتی، تجربیات و دانش ایران به‌ویژه در حوزه‌هایی مانند درمان ناباروری و تولید داروهای نوترکیب، در این زمینه‌ها را به اشتراک گذاشت. در حوزه کشاورزی و مدیریت منابع طبیعی نیز، دو کشور می‌توانند با اجرای پروژه‌های مشترک، مانند مدیریت پایدار منابع آبی و بهینه‌سازی سیستم‌های کشاورزی، به توسعه پایدار در این حوزه کمک کنند.

سفیر جمهوری اسلامی ایران در تایلند گفت: برگزاری نشست‌های مشترک علمی در حوزه‌های انرژی، محیط زیست، و فناوری اطلاعات می‌تواند به تبادل فناوری و گسترش همکاری‌های صنعتی میان دو کشور کمک کند.

مهدی زارع بی عیب رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تایلند نیز در این‌برنامه با یادآوری نقش تاریخی و برجسته شیخ احمد قمی در تقویت روابط فرهنگی و اجتماعی میان ایران و تایلند گفت: این عالم برجسته و شخصیت معنوی، نمادی از دیپلماسی فرهنگی و الگویی برای تعامل موفق میان فرهنگ‌ها و ادیان است. دانش، حکمت، و اخلاق شیخ احمد قمی باعث شد که او در دوران خود اعتماد و احترام جامعه تایلندی را جلب و روابطی پایداری را میان ایران و تایلند ایجاد و در دوره‌ای که ارتباطات میان ملت‌ها محدود بود، با آمیختن جایگاه ویژه علم و معنویت پیوندهای فرهنگی این دو کشور را گسترش داد.

وی افزود: میراث شیخ احمد قمی تنها به گذشته تعلق ندارد، بلکه چراغی برای آینده است. این میراث نشان‌دهنده اهمیت ارزش‌های مشترک انسانی و معنوی در ایجاد روابط پایدار میان ملت‌ها است. امروز، در دنیایی که با چالش‌های متعددی روبرو است، بیش از هر زمان دیگری به درس‌هایی از تاریخ نیاز داریم. شیخ احمد قمی به ما آموخت که چگونه می‌توان از طریق گفت‌وگو، همدلی و احترام متقابل، پایه‌های صلح و دوستی پایدار را بنا کرد و وظیفه ماست که این نمونه از دیپلماسی فرهنگی و ارتباط میان ملت‌ها را به جهان معرفی کنیم. در این راستا برنامه‌های فرهنگی و پژوهشی مشترکی میان ایران و تایلند باید طراحی و اجرا شود که به معرفی هر چه بیشتر این شخصیت برجسته وخدمات او به جامعه بین‌المللی پرداخته شود.

رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در تایلند در پایان با قدردانی از تلاش‌های خاندان شیخ احمد قمی در حفظ این میراث ارزشمند، بر ضرورت برنامه‌ریزی دقیق و همکاری‌های مشترک برای گرامیداشت هفتادمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و تایلند تأکید و ابراز امیدواری کرد این نشست آغازی برای تعمیق روابط فرهنگی و اجتماعی میان ایران و تایلند باشد.

وی افزود: امیدوارم این همکاری‌ها بتواند به توسعه پایدار روابط فرهنگی، علمی و اقتصادی میان ایران و تایلند منجر شود. چون چنین رویدادهایی، فرصتی ارزشمند برای گرامیداشت میراث مشترک و ایجاد پل‌های تازه برای همکاری‌های آینده هستند.

در ادامه، نمایندگان بنیاد شیخ احمد قمی از آمادگی خود برای همکاری‌های مشترک خبر دادند و پیشنهاداتی برای برگزاری نمایشگاه‌ها، سمینارها، و پروژه‌های فرهنگی ارائه کردند. آن‌ها گفتند تقویت روابط میان دو کشور می‌تواند بستری برای گسترش تعاملات در حوزه‌های فرهنگی، اقتصادی، و آموزشی باشد.

یکی از موارد مطرح شده در این نشست، بررسی ریشه‌های تاریخی خاندان بونناک و نقش آن‌ها در تقویت روابط ایران و تایلند بود. اعضای این خاندان با اشاره به تاریخچه مهاجرت شیخ احمد قمی و نقش او در جامعه تایلند، خواستار مطالعه بیشتر بر روی اسناد تاریخی مرتبط شدند تا جنبه‌های ناشناخته این تاریخ ارزشمند روشن‌تر شود.

اعضای خاندان بونناک در این نشست پیشنهاد تأسیس یک «دهکده فارسی» در تایلند را مطرح کردند. این پیشنهاد با هدف گرامیداشت پیوندهای عمیق تاریخی میان ایران و تایلند و تقویت ارتباطات فرهنگی میان دو ملت ارائه شد که در این دهکده فارسی می‌تواند برای معرفی میراث غنی فرهنگی و تاریخی ایران به مردم تایلند و همچنین گردشگران بین‌المللی عمل کند و شامل عناصری از معماری سنتی ایرانی، مانند باغ‌های ایرانی، بازارچه‌های محلی، و نمایشگاه‌های صنایع‌دستی می‌شود.

نمایندگان خاندان بونناک اعلام کردند این دهکده نه تنها مکانی برای نمایش تاریخ و فرهنگ ایران و فضایی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی مشترک مانند جشن‌های نوروز، نمایشگاه‌های هنری و نشست‌های ادبی خواهد بود، بلکه می‌تواند به توسعه گردشگری و ایجاد فرصت‌های جدید اقتصادی در منطقه نیز کمک کند.

این پیشنهاد مورد استقبال رایزن فرهنگی ایران قرار گرفت و وی بر اهمیت برنامه‌ریزی دقیق و همکاری‌های مشترک میان دو کشور برای تحقق این ایده تأکید کرد.

زراع بی‌عیب پیشنهاد داد تیم‌های مشترک متشکل از معماران، طراحان فرهنگی، و پژوهشگران از ایران و تایلند تشکیل شوند تا ابعاد مختلف این پروژه بررسی و اجرایی شود.



منیع: خبرگزاری مهر

عرضه «اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال» در بازار نشر


به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال»، نوشته‌ راب کاور، اشلی هاو و جی. دنیل تامسون به‌تازگی با ترجمه‌ سیدمحمد میرافشاری توسط انتشارات همشهری منتشر و راهی بازار نشر شده است.

این‌کتاب که سه چهره‌ دانشگاهی استرالیا در تألیف آن مشارکت داشته‌اند، فرهنگی است بر پدیدارشناسی اخبار جعلی. نویسندگان تلاش کرده‌اند به تمام جنبه‌های این پدیده بپردازند؛ از تعاریف تا توصیف شکلی و محتوایی و ترسیم نسبت آن با حقیقت و شیوه‌ ظهوریافتگی آن. اطلاق عنوان «فرهنگ» بر این کتاب چندان گزاف نیست از آن رو که ذکر هر نامی، با تعریف آن همراه شده و اغلب این تعاریف، از مناظر مختلف فلسفی و علمی بیان شده‌اند.

«اخبار جعلی و فرهنگ‌های دیجیتال» را می‌توان مصداق معتبری از دانش‌های بینارشته‌ای دانست، چنانچه نویسندگان هم به فلسفه، هم به علوم ارتباطات و هم به اخلاق نظری توجه داشته‌اند.

یکی از بخش‌های این کتاب، بررسی اخبار جعلی از منظر اخلاق است: آیا اخلاقی است که دروغ‌ها را همرسانی کنیم؟ آیا خبر جعلی را می‌توان گونه‌ای از خشونت دانست؟ وظیفه‌ی اخلاقی شهروندان در رابطه با اخبار جعلی چیست؟

موضوع دیگری که نویسندگان کتاب پیش‌رو به تفصیل آن را بررسی کرده‌اند، آینده‌ مفاهیمی است که در تماس با فرهنگ دیجیتال، قهراً دستخوش دگرگونی شده‌اند و خواهند شد: در آینده‌ فرهنگی دیجیتال، شهروند کیست و غایت ارتباطات چه خواهد بود؟ تکلیف مرجعیت نهادهای سنتی چه خواهد شد؟ آیا فرایند به حاشیه رفتن رسانه‌های جریان اصلی ادامه خواهد یافت و به حذف کامل آن‌ها خواهد انجامید؟ نویسندگان برای تشریح این‌بحث‌ها از مصادیق سیاسی و فرهنگی استفاده کرده‌اند.



منیع: خبرگزاری مهر

استقبال از «بانوی عاشق»؛اولین رمان مفصل درباره حضرت خدیجه(س)


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کتاب «بانوی عاشق» را می‌توان نخستین رمان مفصل درباره زندگی حضرت خدیجه(س) و نگاه عاشقانه ایشان به زندگی مشترک با رسول‌الله، حضرت محمد(ص) دانست. 

کتاب که به قلم اعظم بروجردی نوشته شده، تلاش دارد به ابعاد وجودی این بانو پرداخته و نقش ایشان در گسترش اسلام را در قالب داستان بیان کند. بروجردی در «بانوی عاشق»، دست روی یکی از مهمترین برهه‌های زندگی حضرت خدیجه(س) می‌گذارد؛ زمانی که ایشان خواستگارهای متعددی از جزیرة‌العرب داشتند اما تصمیم می‌گیرند که با رسول خدا(ص)، ازدواج کنند. 

توجه نویسنده به شبهاتی که درباره زندگی حضرت خدیجه(س) مطرح است، سبب شده تا کتاب حاضر در کنار داشتن روایتی داستانی و خواندنی، به سؤالات تاریخی در این زمینه پاسخ دهد. نویسنده ماجرای زندگی حضرت را تا پیدا کردن عشق حقیقی‌اش پیش می‌برد و سپس به ماجرای ازدواج ایشان با نبی مکرم اسلام(ص) می‌پردازد. تولد حضرت زهرا(س) و در ادامه، پرداختن به ساعات پایانی زندگانی این بانوی بزرگ اسلام، از دیگر بخش‌های خواندنی کتاب «بانوی عاشق» است. 

 

بروجردی پیش‌تر در گفت‌وگو با تسنیم درباره این اثر گفت: با خواندن روایت‌های متعدد متوجه شدم که ایشان در زمان ازدواج 25 و یا در برخی روایت‌ها 28 سال سن داشتند. این تناقض‌ها توجهم را بیشتر به سمت ایشان جلب کرد. ماحصل این پژوهش، نگارش نمایشنامه‌ای با عنوان «ملکه بطحا» شد. پس از انتشار این نمایشنامه، به پیشنهاد ناشری، شروع به نوشتن درباره حضرت خدیجه(س) در قالب رمان کردم که در نهایت کار با عنوان «بانوی عاشق» از سوی نشر جمکران منتشر شد.

کتاب , داستان , حضرت خدیجه(س) ,

او با بیان اینکه حضرت خدیجه(س) چهره‌ای بین‌المللی است، هم اهل سنت به ایشان اعتقاد دارند و هم تشیع و می‌توان از ایشان با عنوان یکی از نقاط وحدت مسلمین یاد کرد، افزود: حضرت زندگی خود را فدای امری می‌کند که زوال‌ناپذیر است، خیر کثیر است و کوثر. در روایت‌ها درباره «کوثر» چند برداشت آمده است؛ نخست همان چشمه‌ای که در بهشت هست و همواره جاری است. و دیگری، نسل پیامبر(ص) است که هرگز تمام‌شدنی نیستند. این نسل حاصل ازدواج حضرت خدیجه(س) و پیامبر اکرم(س) است.

کتاب «بانوی عاشق» پیش از این به زبان عربی ترجمه و در عراق توزیع شده است. این کتاب که در غرفه انتشارات جمکران در سی و ششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران عرضه شده، در کنار کتاب‌های «سر بر دامن ماه» و «فاطمه علی است» جزو پرفروش‌ترین آثار این ناشر در بخش ادبیات داستانی بوده است. 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

ترجمه گنکور ۲۰۲۳ وارد بازار نشر شد؛ قصه ایتالیای بین جنگ‌های اول و دوم جهانی


به گزارش خبرنگار مهر، رمان «مراقبت از او» نوشته ژان باتیست آندره‌آ به تازگی با ترجمه مهدی بهنوش توسط نشر افکار منتشر و روانه بازار نشر شده است. این رمان برنده جایزه گنکور ۲۰۲۳ شده است.

ژان باتیست ‌آندره‌آ (متولد ۱۹۷۱، سن‌ژرمن آنله، فرانسه) در چهل‌وشش‌سالگی نخستین رمان خود «ملکه‌ من» را نوشت که برایش موفقیتی گسترده به همراه داشت. این کتاب ده‌ها جایزه کسب کرد، از جمله جایزه‌ معتبر فمینا و جایزه‌ رمان اول. دو رمانِ بعدی او، «صدمیلیون سال و یک‌روز» و «شیاطین و قدیس‌ها» موفقیت‌های چشمگیرِ رمان نخست را تکرار کردند. رمان «مراقبت از او» در سال ۲۰۲۳ منتشر شد و جایزه‌ گنکور، جایزه‌ ادبی فناک و جایزه‌ بزرگ خوانندگان مجله‌ی اِل را به دست آورد و به پرفروش‌ترین کتاب فرانسه تبدیل شد.

«مراقبت از او» داستان مجسمه‌سازی به‌نام میکل آنجلو ویتالیانی (هم‌نامِ میکل آنجلو بوناروتی یا همان میکل آنژ نابغه‌ی مجسمه‌ساز عصر رنسانس) را در ایتالیای سال‌های بین دو جنگ جهانی روایت ‌می‌کند. آندره‌آ در این کتاب، به تاریخ سیاسی ایتالیا و ساختار طبقات اجتماعی از جنگ اول جهانی تا ۱۹۸۰ ‌می‌پردازد، ظهور فاشیسم و موسیلینی را به‌عنوان پدیده‌ای تدریجی در زندگی روزمره‌ بیان ‌می‌کند، به توصیفِ فمینیسم، هنر و حمایت از هنرمندان ‌می‌پردازد، و در این میان، سیمای زنی به‌نام «ویولا» را ترسیم ‌می‌کند که برای آزادی‌اش ‌می‌جنگد. آندره‌آ از خلالِ زندگیِ این دو قهرمان به‌یادماندنی، کتابی بی‌نظیر خلق کرده است؛ قهرمانانی که همچون ستاره‌هایی درخشان اما چشمک‌زن در آسمان تاریک قرن بیستم، می‌درخشند.

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

مرد غول‌پیکر سر برگرداند و به‌ام لبخند زد. مانند هیولایی بود که از بلندکردن آدم‌های بدجنس برای پرت‌کردن‌شان از پنجره خسته شده است، هم‌چنین از فرستادن شیاطین به جهنم. بلند شد. برای یک لحظه منظره‌یی مسخره‌تر از تفاوتِ قدِ بهترین بازیگر و بهترین مجسمه‌ساز کشور در تمام ایتالیا وجود نداشت. پاگانو درحالی‌که کمی خم شده بود دستش را به سمتم پیش آورد. حس کردم که برایش سخت است.

کمی خوش‌وبش کردیم و بعد من رفتم. در توالت‌های مرمری، درحالی‌که می‌لرزیدم جلوی آینه خطابه‌ام را تمرین کردم. از انتهای راهرو صدای تشویق و جیرجیر صندلی‌ها به گوش می‌رسید. نوبت من بود. رییس آکادمی به حضار سلام کرد و با چند شوخی همه را به خنده انداخت، بعد دستور جلسه را اعلام کرد و نوبت من شد تا از گمنامی‌یی که در آن زاده شده بودم بیرون بیایم.

این‌کتاب با ۴۲۲ صفحه و قیمت ۴۵۰ هزار تومان منتشر شده است.



منیع: خبرگزاری مهر

احوال حج_۱۷/ نظر امام خمینی؛موضع شهروند سعودی درباره اسرائیل


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، محمدحسین شمشیرگرزاده نویسنده کتاب”برهوت زیبا” در ادامه روایت سفر حج خود گفت:

در مدینه، با یک مغازه‌دار محلی آشناشدم که به دلیل مراجعات مکرر و احساس صداقت در او، با وی احساس راحتی می‌کردم و تقریباً به او اطمینان پیدا کرده بودم.

یکی از روزهایی که برای خرید سوغات به مغازه او رفته بودم، در حال گوش دادن به رادیو بود آن زمان مصادف بود با ورود سازمان ملل به مسئله هسته‌ای ایران و رادیو هم در حال پخش خبری در همین زمینه بود.

مغازه‌دار که به نظر می‌رسید او هم به من اطمینان پیدا کرده و زبان فارسی را متوجه می‌شد، در جواب من، جمله‌ای ماندگار از امام خمینی (ره) را به زبان آورد.

او گفت: “امام خمینی گفتند اگر هر مسلمانی یک سطل آب به سمت اسرائیل بریزد، اسرائیل را سیل می‌برد.” این نقل قول برای من بسیار غیرمنتظره بود که یک مغازه‌دار عربستانی که از ترس حکومت، می‌ترسد حرف بزند، این جمله تاریخی امام خمینی (ره) را به زبان بیاورد.

 

.

 

انتهای پیام/



منبع: خبرگزاری تسنیم

حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد


خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ جواد شیخ الاسلامی: روزهای گذشته بود که دیدار دکتر مسعود پزشکیان و امامعلی رحمان رئیس جمهور تاجیکستان و شعرخوانی در نشست خبری مشترک رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان، مورد توجه رسانه‌ها و اهالی فرهنگ و ادب قرار گرفت. اما شاید کمتر کسی اطلاع داشته باشد که در این سفر یک هیئت فرهنگی شامل شاعران و پژوهشگران زبان و ادبیات فارسی نیز همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده بودند.

لیلا حسین‌نیا شاعر جوان تبریزی از جمله کسانی است که همراه با رئیس جمهور به تاجیکستان سفر کرده است. به بهانه این سفر و اتفاقات ادبی که در حاشیه سفر ریاست جمهوری به کشور تاجیکستان رقم خورد، سراغ لیلا حسین‌نیا رفتیم تا بیشتر درباره این سفر و اتفاقات شعری آن صحبت کنیم.

مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید؛

* خانم حسین‌نیا شما از شاعرانی بودید که همراه با رئیس‌جمهور به تاجیکستان رفتید و در برنامه‌های ادبی و فرهنگی این سفر شرکت کردید. درباره این اتفاق و همراهی شاعران با رئیس جمهور در سفر تاجیکستان صحبت می‌کنید؟

سفر آقای پزشکیان به تاجیکستان یک هیئت اقتصادی پر و پیمان داشت و یک هیئت فرهنگی خوب که فکر می‌کنم هماهنگی حضور شاعران و پژوهشگران را فرهنگستان زبان و ادب فارسی انجام داده بود. دلیل حضور هیئت فرهنگی هم بازگشایی مجدد «پژوهشگاه فرهنگ زبان فارسی تاجیکی» در تاجیکستان بود.

البته این پژوهشگاه سالیان طولانی در تاجیکستان در حوزه زبان فارسی تاجیکی کار کرده بود، اما مدتی بود که فعالیتش متوقف شده بود. فکر می‌کنم از جهت مالی و این نوع مسائل به مشکل خورده بودند و مدتی فعالیت نداشتند. سفر آقای پزشکیان بهانه‌ای شده بود که این پژوهشگاه دوباره آغاز به کار کند.

* این پژوهشگاه دقیقاً چه فعالیتی در حوزه زبان فارسی دارد؟

هدف این است که در حوزه گویش فارسی تاجیکی در تاجیکستان پژوهش کند و این پژوهش‌ها هم به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر شود تا همه بتوانند این آثار را مطالعه کنند. همچنین گویا این پژوهشگاه برنامه دارد بخشی از شعر معاصر و آثار شاعران جوان ایران را هم با دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک در تاجیکستان منتشر کند. مردم تاجیکستان خیلی به شعر علاقه دارند و هنر نخست و مهم و اساسی آنها شعر است. با این‌همه شعر معاصر ما خیلی به آنها نرسیده است. تا حدی ادبیات معاصر ما را می‌شناسند ولی شعر جوان ما را نه. هدف این پژوهشگاه این است که پیوند قوی‌تری با شعر امروز ایران برقرار کند.

* چه کسانی در این سفر همراه شما بودند؟ در چه برنامه‌های ادبی شرکت کردید؟

چهره‌های مؤثری مثل خانم دکتر مریم حسینی استاد برجسته رشته زبان و ادبیات فارسی، و آقای دکتر علیرضا رحیمی عضو هیئت علمی فرهنگستان زبان و ادب فارسی همراه با ما بودند. از شاعران هم آقای افشین علاء، سعید بیابانکی، حامد عسگری و من حضور داشتیم. آغازگر برنامه‌های سفر ما نشست شاعران ایران و تاجیکستان بود که با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم «مطلوبه خان ستاریان» و آقای سیدرضا صالحی امیری وزیر میراث فرهنگی و گردشگری ما برگزار شد. این جلسه، جلسه پرباری بود و با استقبال عجیب و غریب مخاطبان تاجیکی همراه بود. من باور نمی‌کردم این تعداد مخاطب حدود سه ساعت بنشینند و شعرخوانی شاعران ایران و تاجیکستان را با لذت گوش کنند. بعد از این نشست افتتاح پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی با حضور وزیر فرهنگ تاجیکستان خانم مطلوبه خان ستاریان و آقای صالحی امیری برگزار شد. همچنین آکادمی علوم تاجیکستان نشست بسیار مفیدی با حضور پژوهشگران ایران و تاجیکستان داشت که سخنرانی‌های خیلی خوبی در آن صورت گرفت. به ویژه آقای دکتر علیرضا رحیمی سخنرانی خیلی خوبی درباره اهمیت نسخ خطی تاجیکستان داشتند.

می‌دانید که نسخ خطی در ایران خیلی مدون و منظم است و ما خیلی راحت می‌توانیم به کتابخانه‌های ملی، مجلس و آستان قدس دسترسی داشته باشیم، اما این امکان برای نسخ خطی که در تاجیکستان به زبان فارسی وجود دارد، امکان‌پذیر نیست. من از خانم حسینی و آقای رحیمی سوال پرسیدم و آنها گفتند عملاً امکانش نیست که به نسخ خطی تاجیکستان دسترسی پیدا کنیم؛ چون این کتاب‌ها مرتب و منظم و فهرست‌بندی نشده‌اند. پیشنهادی که آقای رحیمی در سخنرانی مطرح کرد این بود که در حوزه نسخه‌برداری بین ایران و تاجیکستان یک همکاری صورت بگیرد. از آن جمله این که از نسخه‌های خطی تاجیکستان نسخه‌برداری الکترونیکی شود و دسترسی علمی به آنها راحت‌تر باشد.

* یکی از برنامه‌های شما حضور در شهر حصار تاجیکستان بود که شهری تاریخی و فرهنگی در این کشور است. درباره برنامه‌های ادبی که در شهر حصار داشتید هم بگویید. استقبال شاعران حصار از شما در نشست شعرخوانی که در این شهر داشتید چگونه بود؟

همان‌طور که گفتید حصار شهری تاریخی است که قدمتش به دوره سامانیان می‌رسد و قبل از آن هم تاریخچه بزرگی دارد. حصار یک شهر فرهنگی بسیار مهم در تاجیکستان است و ما مهمان شهردار آنها بودیم. در حصار استقبال خیلی عجیب و غریبی از شاعران ایران داشتند که برای ما هم تازگی داشت. در آثارخانه ملی تاجیکستان، یا همان موزه ملی، میزبان ما بودند و ما در کنار بحث‌های شعری و ادبی، از این موزه هم بازدید داشتیم. بعد هم در ضیافت ویژه معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان آقای «دولت صفر» شرکت کردیم. آقای دولت صفر خودشان هم شاعر هستند و ارتباط خیلی خوبی با شاعران دارند. من ایشان را از قبل می‌شناختم، چون تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند و گاهی با این عزیزان تعامل داشتیم. به دلیل اینکه «کمال خجندی» از شاعران و عارفان سرشناس خجند تاجیکستان در تبریز دفن است، تاجیک‌ها زیاد به تبریز می‌آمدند. کمال خجندی برای تاجیکی‌ها خیلی اهمیت دارد و حضور این شاعر در تبریز خودش فرصتی برای تعاملات فرهنگی است.

* پس این اولین‌بار نبود که با شاعران تاجیکی روبرو می‌شدید.

بله. بارها خانم گلرخسار، خانم فرزانه خجندی، آقای وهاب‌زاده و این دوستان را در تبریز دیده بودم. اما این سفر پیوندها را استوارتر و بهانه‌ها را برای ارتباطات بیشتر کرد. واقعاً استقبال مردم و مسئولان تاجیکستان از ما فوق‌العاده بود. ما مهمان معاون وزیر فرهنگ تاجیکستان بودیم که برای شاعران مهمانی ویژه‌ای در نظر گرفته بودند و این برای من خیلی جالب بود. چون معمولاً وقتی یک هیئت اقتصادی بلندپایه همراهِ رئیس جمهور است، توقعی نیست که تا این حد از هیئت فرهنگی استقبال شود. ولی تاجیک‌ها نشان دادند که فرهنگ برای آنها خیلی مهم و اساسی است.

حاشیه‌های شاعرانه سفر پزشکیان به تاجیکستان؛ شعر در متن زندگی این‌مردم جا دارد

* نقش شاعران را در هموار کردن تعاملات بین ایران و تاجیکستان چه‌قدر جدی می‌دانید؟

اگر ایران می‌خواهد در تاجیکستان حرکتی در جهت گسترش روابط داشته باشد، بهترین مسیر آن بهره‌مندی از شاعران و همکاری‌های فرهنگی است. چون ما یک زبان و فرهنگ مشترک داریم. فکر کنم تاجیکستان تنها کشوری است که ما برای حضور در آنجا نیاز به تغییر زبان و تغییر بافت ذهنی و فرهنگی نداریم. ما اشتراکات فرهنگی زیاد و خاطرات مشترک فراوانی در تاریخ ایران و تاجیکستان داریم. ضمن اینکه تاجیک‌ها بسیار از ایرانی‌ها سپاسگزار هستند که نخستین کشوری بوده که استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخته است. این خیلی برایشان اهمیت دارد و ما این مسأله را مدام در هر دیداری با هر سطحی از مسئولان فرهنگی این کشور داشتیم، می‌دیدیم.

بارها این را یادآوری می‌کردند که شما اولین کسانی بودید که استقلال ما را به رسمیت شناختید و جنگ‌های داخلی ما به کمک شما به پایان رسید. همه این اشتراکات مسیرهایی برای ایجاد ارتباط بین ایران و تاجیکستان هستند. مردم تاجیکستان بسیار ایرانی‌ها را دوست دارند و این موقعیت خیلی خوبی است که به تاجیکستان نزدیک شویم و تعاملات فرهنگی و اقتصادی را افزایش دهیم.

* از نظر کیفی شعر تاجیکستان چگونه است؟ اگر بخواهید مقایسه‌ای با شعر معاصر ایران داشته باشید، در چه جایگاهی قرار می‌گیرند؟

شعر تاجیکستان در شعر فارسی بسیار بسیار پیشرفته است. یکی از دلایلش این است که تشکل‌های خیلی خوبی دارند. «اتفاق هنرمندان تاجیکستان» یک تشکل نیرومند است و در حوزه شعر کارهای جدی می‌کنند و واقعاً پیشرو هستند. ضمن اینکه علاقه بسیاری زیادی هم به شعر دارند. یکی از جلسات شعرخوانی ما و شاعران تاجیک در شهر دوشنبه بود، اما شاعران بسیاری از شهر خجند که فاصله زیادی با دوشنبه دارد در این برنامه شرکت کردند. خجند در تاجیکستان مثل شیراز در ایران است؛ شهری ادبی و فرهنگی که پایتخت فرهنگی تاجیکستان هم محسوب می‌شود. شاعران زیادی از خجند خودشان را به دوشنبه رسانده بودند تا در کنار شاعران ایران شعر بخوانند. وقتی شاعران تاجیک شعر می‌خوانند متوجه می‌شوی که اینها مدام در حال کشف فضاهای جدید هستند. با اینکه خودشان شعرهای تر و تازه‌ای دارند، علاقه‌شان به هم‌نشینی با شاعران ایرانی خیلی زیاد است. یک نکته مهم و جالبی که در شعر تاجیکستان قابل الگوگیری است، توجه به مسأله «میهن» است. هر شعری که این عزیزان می‌خوانند دو تا مضمون اساسی دارد؛ یکی میهن و دیگری مادر.

درباره میهن‌پرستی، ملی‌گرایی، وطن و زبان فارسی بسیار جدی و غیرت‌مند هستند. مثلاً شاعران جوانی در تاجیکستان هستند که بدون آنکه کسی به آنها بگوید، به صورت خودجوش برای زبان فارسی شعر نوشته‌اند. موضوع و مقام «مادر» هم برایشان خیلی برجسته است؛ نه به اندازه ما در ایران و شعر فارسی داخل ایران، ولی از موضوعات خیلی مهم در شعر و فرهنگ آنها موضوع مادر است. همین دو محور می‌تواند پلی برای گفتگوی فرهنگی بین شاعران ایران و تاجیکستان باشد.

* درباره شعر و شاعران تاجیکستان نکاتی گفتید تازگی داشت. فکر می‌کردم به خاطر خط سیریلیک، توجه و انس با شعر در تاجیکستان بسیار کم شده است. درباره شاعران شاخص تاجیکستان بیشتر توضیح می‌دهید؟ مثلاً آنها شاعرانی مثل منزوی، بهمنی، اخوان، علی معلم و… دارند؟

بله. خانم گلرخسار یک شاعر مطرح است که اگر بخواهیم مثلاً یک نظیر برای ایشان در ایران انتخاب کنیم، در حد آقای بهمنی برای مردم تاجیکستان مهم است. همچنین خانم فرزانه خجندی برای آنها مثل حسین منزوی یا سیمین بهبهانی برای ماست. یعنی چهره‌هایی را دارند که همین امروز و همین الآن بشود آنها را به‌عنوان چهره جریان‌ساز در شعرشان مثال زد. بنا بر این، من احتیاط می‌کنم و می‌گویم اگر شعر تاجیکستان از شعر ما جلوتر نباشد، عقب‌تر هم نیست و به اندازه شعر ایران پویایی و حرکت دارد. اینطور نیست که در رودکی مانده باشند. البته آنها رودکی را بسیار می‌پرستند و در هر موسیقی که در تاجیکستان شنیدیم، یکی دو بیتی از رودکی هم در آن بود. اما اینطور نیست که در رودکی مانده باشند و درجا زده باشند. در همین سفر چند نفر از شاعران تاجیک کتاب‌های شعرشان را به من دادند تا بخوانم. چندتا از آنها به خط سیریلیک بود که من نتوانستم بخوانم ولی یکی دو تا از آنها خط فارسی هم داشت. ضمن اینکه شعرهای خوبی از آنها در نشست‌های مشترک شنیدیم.

* چرا کتاب شعر را به دو رسم‌الخط فارسی و سیریلیک منتشر می‌کنند؟

برداشت من از چاپ دوخطه کتاب‌های شعر این است که می‌خواهند این ارتباط ایجاد شود و ما هم در ایران شعر آنها را بخوانیم. شاعران تاجیکستان ایران را به عنوان یک وطن، یا به عبارت بهتر یک وطن فرهنگی می‌دانند. این خیلی مهم است. اگر به این علاقه‌ها و پیوندها توجه کنیم، از همه‌نظر اتفاقات خوبی برای ایران و تاجیکستان می‌افتد. من به آینده پژوهشگاه فرهنگ فارسی تاجیکی خیلی امیدوار هستم. وزارت فرهنگ ما و سفارت ما در تاجیکستان باید این تعاملات را خیلی جدی بگیرند و از هرگونه تعامل فرهنگی بین این کشور استقبال کنند.

البته ما یک دوره‌ای ارتباطات خیلی خوبی با شاعران و ادیبان تاجیکستان داشتیم؛ خود من بارها و بارها میزبان شاعران تاجیک بودم، اما این ارتباط در سال‌های اخیر کمرنگ شده است. این ارتباط به هر دلیلی که قطع شده، باید دوباره برقرار شود. می‌دانیم که در کشور ما خیلی وقت‌ها پول‌ها در جاهای اشتباه خرج می‌شود. آیا واقعاً ما بودجه‌ای نداریم که روی چنین مسأله مهمی مثل زبان و ادبیات فارسی سرمایه‌گذاری کنیم؟

* اگر بخواهید این سفر را در یکی دو جمله شرح دهید، چه می‌گوئید؟ درباره شعر تاجیکستان چه آموختید که تازگی داشت؟

حقیقتش شاعران در تاجیکستان به اندازه یک قدیس و الهه پرستیده می‌شوند. شاید باورتان نشود، ولی استقبال‌هایی که از ما به عنوان شاعران ایرانی می‌شد، خیلی خوب و همدلانه و صمیمی بودند. اولاً مردم تاجیکستان ایرانی‌ها را خیلی دوست دارند که بحث آن جداست؛ یعنی شما به عنوان ایرانی هر جایی که در تاجیکستان حضور داشته باشی، یک محبوبیت خاصی داری. وقتی شاعر بودن بر این محبوبیت افزون می‌شود، این رابطه محبت‌آمیز و قلبی چندبرابر می‌شود. این شکلی است که حتی پول خرید را هم از شما نمی‌گیرند. شعر در متن زندگی مردم تاجیکستان حضور دارد و کودکان‌شان از رودکی شعر می‌خوانند. در کل تاجیکستان کشور شعر است.

* یکی از شیرینی‌های این سفر هم شعرخوانی رؤسای جمهور ایران و تاجیکستان بود که مورد توجه قرار گرفت.

بله. این نشان می‌دهد با شعر می‌توان راه‌ها را هموار کرد و بین ایران و تاجیکستان تعاملات فرهنگی و رسانه‌ای بسیاری را شروع کرد. به شرط اینکه یک برنامه‌ریزی دقیق صورت بگیرد و جدیتی در کار باشد.



منیع: خبرگزاری مهر

چند رمان و داستان به دبیرخانه جایزه جلال رسید و جوان‌ترین نامزد کیست؟


به گزارش خبرنگار مهر، نشست خبری هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد صبح امروز یکشنبه ۳۰ دی‌ در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران آغاز شد.

در این‌نشست ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات ایران، مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد و حامد محقق معاون شعر و ادبیات داستانی خانه کتاب و ادبیات ایران حضور دارند.

ابراهیم حیدری مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات در ابتدای این نشست گفت: جایگاه جلال‌آل احمد و ادبیات در کشور ما جایگاه خاصی است. در خون هر ایرانی داستان و ادبیات نهفته است، بنابراین برگزاری چنین جشنواره‌هایی پویایی ادبیات ماست.  هر بخشی از ادبیات دارای اقلیم خاصی است و باید به هر اقلیم توجه داشته باشیم.

وی افزود: در این دوره استقبال شرکت‌کنندگان از نظر کمی و کیفی خوب بوده است. هر چند تغییر، تحول و تاخیر ناخواسته‌ای را داشتیم اما تلاش می‌کنیم در سال‌های بعد طبق جدول زمان‌بندی کار را جلو ببریم.

مدیرعامل خانه کتاب و ادبیات گفت: برگزیده جایزه جلال آل احمد در این دوره مبلغ ۵۰۰ میلیون تومان را به عنوان جایزه دریافت می‌کند و به این ترتیب از نظر ریالی این جایزه با افزایش ۲۵ تا ۳۰ درصدی روبه رو بوده است. همچنین شایستگان تقدیر نیز مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را دریافت خواهند کرد. پیش از این جوایز به صورت سکه‌ای بود و مصوبه‌ای وجود دارد که بر اساس آن می‌تواند جایزه هم اندازه با جایزه کتاب سال و به شکل ریالی پرداخت شود.

حیدری گفت: در این دوره در استان‌ها ۱۰۰ کارگاه و در تهران ۳۰ کارگاه و دو دوره تخصصی برگزارشد. در حال حاضر جوایز و رویدادها با یکدیگر همپوشانی دارند و باید نحوه برگزاری جوایز از نظر جهانی و استانی بازنگری شود. بنابراین باید همگام با تحولات روز باشیم.

وی درباره ترجمه آثار برگزیده ادامه داد: بخشی از برنامه ها پس از گرفتن جایزه در قالب بازاریابی، نشست و نقد  است. در بحث ترجمه هم باید فکر شود که کدام اثر قابلیت این کار را دارد. قطعا یکی از وظایف ما این است و رویکرد اصلی ما رویکرد پس از گرفتن جایزه است.

هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه به دبیرخانه رسیده است

 مسعود کوثری دبیر علمی هفدهمین جایزه جلال آل احمد نیز در ادامه این نشست گفت: پیش از این قرار بود که هفدهمین دوره جایزه جلال آل احمد در سالروز تولد جلال برگزار شود اما به دلایل مختلف و اتفاق هایی که همه از آن خبر دارند، امکان برگزاری جایزه در این زمان مهیا نشد.

وی افزود: در این دوره بخش داستان کوتاه نسبت به سال قبل گسترش پیدا کرد و بنابراین هزار و ۲۶۵ رمان و داستان کوتاه که در سال ۱۴۰۲ منتشر شده‌اند، به دبیرخانه رسید، این نشان می‌دهد به تولید کمی قابل توجهی در رمان و داستان بلند رسیدیم بنابراین باید گامی برداریم و از کمی‌سازی به سمت کیفی سازی برویم.

دبیر علمی جایزه جلال آل احمد ادامه داد: جایزه جلال باید به شکلی باشد تا آثار بتوانند به جوایز ادبی جهانی راه پیدا کنند. در هر اقلیم سنت داستان‌نویسی متفاوت است. تنوع اقلیمی کمک می‌کند جایگاه داستان‌ها، آپارتمان‌های تهران نباشد، در اطراف این کشور داستان‌های متعددی وجود دارد. دو نکته در آیین نامه جایزه ادبی جلال آل احمد باید اصلاح شود، یکی مسئله پژوهش ادب فارسی، به این دلیل که بخش نقد ادبی را در جوایز جلال داریم و آثاری که پژوهش هستند کنار می روند و نادیده گرفته می شوند، اما بخش پژوهش باید در جایزه جلال یا کتاب سال جایی داشته باشد.

کوثری با اشاره به بخش مستندنگاری و اهمیت آن گفت: آثاری برای این بخش به دبیرخانه ارسال شده است. در این دوره مستندهای تاریخ جنگ و مستند اجتماعی داریم که یک دست نیستند و با شاخصه‌های این جایزه توانستیم آن را با جایزه مرتبط کنیم. این حوزه متنوع است و می‌توان فکری برای آن کرد، امیدوارم بتوانیم راه تغییر آیین نامه‌ها را ایجاد کنیم. اثر ادبی با کمک گرنت دولتی به جهان معرفی نمی‌شود و باید کیفیت آثار افزایش پیدا کند. رمان ایرانی می‌تواند در این حوزه گام بردارد، با گرنت کار به جایی نمی‌رسد سال‌های قبل درباره کارهای آثار هوشنگ مرادی کرمانی اقداماتی انجام شد، اما بازخورد جهانی نداشت.

وی ادامه داد: بازار را به رمان خارجی می‌بازیم و این خطری است که ممکن است رمان فارسی با آن مواجهه شود و به همین دلیل از سبد خانوار حذف شود، اگرچه رمان ترجمه شده محترم است اما در حال حاضر بازار را به رمان خارجی واگذار کردیم و این زنگ خطری برای ادبیات ماست.

دبیر علمی هفدهمین جایزه ادبی جلال درباره ترجمه آثار برگزیده و برگزاری جایزه جهانی جلال در افغانستان و تاجیکستان گفت: چون ادبیات متنوعی در افغانستان و تاجیکستان منتشر می شود بسیار خوب است که جایزه جلال و زبان فارسی را گسترش دهیم. اما شاید فعلا موقع این مسئله نباشد چون ادبیات ما هنوز به بازار جهانی راه نیافته است. ولی در قسمت جلال پژوهی می توانیم بین المللی باشیم، همچنین در بحث گسترش زبان فارسی می توان به منطقه گسترش داشته باشیم.

جوان‌ترین نامزد جایزه جلال ۳۵ سال سن دارد

حامد محقق معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات نیز در بخش پایانی این‌نشست گفت: در هفدهمین دوره جایزه جلال دو هزار و ۵۲۶ اثر به دبیرخانه ارسال شده‌است، گفت: هزار و ۲۶۵ اثر مربوط به حوزه داستان بلند رمان می‌شود. از این‌تعداد در حوزه مستندنگاری ۷۴۹ اثر، در حوزه مجموعه داستان کوتاه ۳۹۶ اثر، در بخش نقد ادبی ۱۱۶ اثر داوری شد.

وی افزود: در این‌دوره ۸۷۹ ناشر کتاب‌ به دبیرخانه فرستادند و آثار مورد داوری قرار گرفت و ۲۲ نامزد اعلام شد. در این میان نشر چشمه و نشر خط مقدم بیشترین نامزد را دارند. دو نامزد غیرتهرانی و پنج نویسنده غیرتهرانی هم در میان نامزدها هستند. هشت نفر نامزدهایی هستند که در دوره‌های پیش تکرار شدند. جوان‌ترین نامزد ۳۵ ساله و مسن‌ترین ۶۷ ساله است، سه خانم در میان نامزدها وجود دارند. در بین ۱۲ داور بخش اصلی ۵ نفر غیرتهرانی و ۶ نفر از داورها مدرسان دانشگاه هستند.

معاون شعر و ادبیات خانه کتاب و ادبیات درباره کاهش تعداد آثار در هفدهمین دوره جایزه جلال نسبت به سال گذشته گفت: جایزه جلال وظیفه بررسی کتاب های منتشره در سال را دارد و یکی از جوایز ادبی شفاف است. این رویدادچهار بخش اصلی دارد که طبق آیین نامه هیئت علمی اجازه دارند برای دقت بیشتر یک بخش جانبی نیز درنظر بگیرند. بنباراین برای توجه ویژه به بخش ویراستاری این بخش از جمله بخش های جانبی است. تعداد ارسال آثار ۳۶۳ اثر نسبت به سال گذشته پایین تر است و خب باید شرایط جامعه و دلایل چاپ و عدم چاپ کتاب توسط ناشران را در این باره بررسی کنیم.



منیع: خبرگزاری مهر

ماجرای «سووشون»؛ کتاب پرحاشیه این روزها چیست؟


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، برگزاری مراسمی با حضور نرگس آبیار و بهنوش طباطبایی در غرفه انتشارات علمی و فرهنگی در سی‌وششمین دوره نمایشگاه کتاب تهران با حاشیه‌های زیادی همراه شد، انتشار خبری در همین رابطه با محوریت جشن امضای کتاب «سووشون» واکنش‌های متفاوتی را از جانب اهالی فرهنگ و نویسندگان به‌همراه داشت، سؤال اینجا بود؛ آیا فردی، غیر از نویسنده، می‌تواند کتابی را برای مخاطبان امضا کند، آن هم نویسنده اسم و رسم‌داری چون سیمین دانشور و آن هم برای رمان درخشان «سووشون»؟ در حالی که نویسنده از دنیا رفته است، آیا نباید حق او را گرامی داشت؟

اسدالله امرایی، مترجم، جزو اولین افرادی بود که به این خبر واکنش نشان داد و نوشت: «…فقط حیف که سیمین دانشور نیست این هنگامه را ببیند. حیف سیمین دانشور، حیف انتشارات خوارزمی».

اما در این میان برخی از نویسندگان نیز از این رویداد حمایت کردند و آن را در جهت معرفی بیشتر آثار ادبی دانستند. علی‌اصغر عزتی‌پاک، نویسنده، با چنین رویکردی در صفحه شخصی خود نوشت: من جزو آن‌دسته از علاقه‌مندان داستان هستم که «سووشون» را مهم‌ترین رمان ایران می‌دانند، بنابراین، احساساتم در مواجهه‌ با این رمان به‌شدت برانگیخته می‌شود. نرگس آبیار، که منتظر سریالش از این رمان هستیم، این روزها تلاش کرد با استفاده از فرصت نمایشگاه کتاب، موجی تبلیغاتی برای توجه دوباره به «سووشون» راه بیندازد. او به‌همراه خانم بهنوش طباطبایی، بازیگر نقش زری در سریال «سووشون»، به نشر خوارزمی رفتند و کتاب و برگه‌ تبلیغاتی سریال را برای علاقه‌مندان امضا کردند. حالا برخی صادقانه، و برخی نیز از روی غرض، در حال تخریب این حرکت هستند، اما به‌نظر می‌رسد چنین اقدامی صرفاً یک ادای دین به رمان و نویسنده‌ هنرمند و اندیشمندش بوده است.

به‌گفته او؛ اگر به‌چشم انصاف نگریسته شود، در این حرکت نه نقض حقوق مؤلف شده است، و نه توهینی نسبت به نویسنده روا داشته شده. تمام آنچه رخ داده، ترغیب مردم به رجوع به کتاب است، و نشانه‌ای از احترام به نویسنده، و این بی‌تردید کاری است اخلاقی و قابل احترام. بدگمانی به این کُنش در مورد طرفداران صالح و منصف سووشون فقط می‌تواند به‌دلیل فاصله ارتباطی بین کارگردان سووشون و آنان باشد.

عزتی‌پاک در ادامه این یادداشت خود، به سختی‌های کار اقتباسی در ایران هم اشاره کرد و نوشت: اما ماجرای غرض‌ورزان متفاوت است، چرا که آنان همان کسانی‌اند که کار اقتباس را تبدیل به منطقه ممنوعه کرده‌اند در ایران، و ورود به آن را برای غیرخودی‌‌ها، خطرخیز! آنان با سوءاستفاده از روحیه حفاظت میراث، به دورِ ادبیات دیوار کشیده‌اند و آن را تبدیل به ملک شخصی کرده‌اند، اگر نه، این حجم از بدگمانی نسبت به هنرمندی که سال‌هاست آثار هنری شاخص خلق می‌کند، به‌دور از انصاف است.

در نهایت ناشر با انتشار اطلاعیه‌ای مبنی بر اینکه در این رویداد، کارت‌پستال‌هایی از سریال توسط عوامل آن امضا و به علاقه‌مندان اهدا شد، نه کتاب به این حواشی پایان داد و آن را ظاهراً ختم به خیر کرد، اما ماجرای کتاب «سووشون» چیست و چرا این‌قدر روی آن حساسیت وجود دارد؟

«سووشون» را می‌توان نه‌تنها متمایزترین اثر زنده‌یاد سیمین دانشور که برجسته‌ترین رمانی دانست که توسط یک نویسنده زن در تاریخ ادبیات داستانی ایران تاکنون نوشته شده است. دانشور که او را همواره کنار جلال آل‌احمد به‌یاد می‌آوریم، با انتشار آثاری چون «سووشون»، «جزیره سرگردانی» و «آتش خاموش» توانست نام خود را به‌عنوان نخستین زن داستان‌نویس و رمان‌نویس دوره چهارم ادبیات معاصر به ثبت برساند و از زیر سایه نام همسرش خارج شود. درحالی که جلال به‌عنوان یکی از نویسندگان اثرگذار بر نسلی از نویسندگان مطرح است، دانشور را می‌توان نویسنده‌ای معرفی کرد که نه تحت تأثیر او قرار گرفت و نه مقابل او ایستاد.

کتاب , داستان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

داستان‌های سیمین از همان ابتدا امضای خود را دارد؛ با این حال می‌توان ردپایی از شخصیت جلال را در کارهای او، به‌ویژه در «سووشون» دید و احساس کرد؛ «یوسفِ» زری در این کتاب، با تمام احوالاتش و سر پرشوری که دارد، برای خیلی‌ها یادآور جلال و نقدهای تند و تیز و بی‌پروای اوست.

توانایی دانشور در خلق آثار و پرداختن به مسائل ناگفته در خلال روایت‌هایش، سبب شد هویتی مستقل از همسر در تاریخ ادبیات ایران داشته باشد، اما این موفقیت به این سادگی حاصل نشد؛ آن هم در ایرانی که زنان همواره با نام همسرانشان شناخته می‌شوند و نگاه مردسالارانه در دهه 40 و 50 سایه سنگینی بر زندگی زنان ایران انداخته بود.

دانشور با علم به اهمیت ادبیات داستانی در ثبت حافظه ملی انسان معاصر، موضوع شاهکار ادبی خود را به لحظات اشغال ایران توسط نیروهای انگلیسی و تبعات بعد از آن در دهه 20 اختصاص داد. هرچند برخی معتقدند که انتخاب این موضوع محوری در «سووشون» خود نشانه اثرپذیری افکار و ایده‌های جلال به‌ویژه در «غرب‌زدگی» است، اما به‌نظر می‌رسد طرح این موضوع جفایی است در حق سیمینی که یک سر و گردن نه از زنان عصر خود که از بسیاری از مردان اهل فرهنگ و حتی رجل سیاسی آن دوران بالاتر بود و حالا با گذشت زمان، متمایز بودن خود را بیشتر به رخ می‌کشاند. بی‌راه نیست اگر این ایده را نشانه‌هایی از همان نگاه مردسالارانه دانست؛ چرا که هرچند سیمین در این اثر خود هم‌رأی با همسرش است، اما تجربه و زیست شخصی او در آن برهه در شیراز را نباید نادیده گرفت.

«سووشون» با آغازی قابل تأمل، دست مخاطب امروز را به دل تاریخ می‌برد و از هزارتوی سرنوشتی که بر مردم این مملکت گذشت، روزهایی را به یاد ما می‌آورد که خاک ایران زیر چکمه‌های اشغالگران بود و چه جان‌های عزیزی که برای پاک کردن این خاک از اهریمن، به خاک سپرده شدند. سیمین به‌درستی برای بیان این احوالات، دست به دامان اساطیر ایرانی چون سیاوش می‌شود که در حافظه جمعی ما ایرانیان نماد به‌حق بودن و در عین حال مظلوم بودن است.

کتاب , داستان , نمایشگاه بین المللی کتاب تهران , نمایشگاه کتاب ,

سیمین در این اثر خود، همانند دیگر آثار، زنان را محور قرار داده و از دریچه آنها به احوالاتشان نگریسته است. بررسی جایگاه زن ایرانی چون «زری» در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران در «سووشون»، همانند دیگر آثار دانشور، خودنمایی می‌کند، و همین امر، نقطه تمایز دیگری بر کتاب او میان آثار داستانی مشابه است که عمدتاً توسط نویسندگان مرد نوشته شده‌اند و نوشتار زنانه ندارند.

«سووشون» فارغ از اینکه توسط چه‌کسی امضا شود، روایتی نمادین از تاریخ ایران است، کتابی که اتفاقاً این روزها با وجود انتشار روایت‌های متناقض و گاه به‌عکس از تاریخ، می‌تواند به ملت ایران کمک کند که حافظه تاریخی خود را بازیابد.

انتهای پیام/+



منبع: خبرگزاری تسنیم

«طلسم شهر برف» رونمایی می‌شود


به گزارش خبرگزاری مهر، نشست جشن امضا و رونمایی کتاب «طلسم شهر برف» نوشته‌ سپیده نیک‌رو روز چهارشنبه ۳ بهمن در کتاب مان برگزار می‌شود.

جمال‌الدین اکرمی در این مراسم به گفتگو با کودکان و نوجوانان حاضر در نشست می‌پردازد و نوجوانان می‌توانند با توجه به موضوعاتی که این‌کتاب به آن‌ها می‌پردازد در این‌نشست درباره‌ رمان، فانتزی و دغدغه‌های خود درباره‌ آلودگی‌های زیست‌محیطی و یا هر موضوع مرتبط دیگر گفتگو کنند؛ برای نویسنده یادگاری بنویسند و همراه با او کیک کتاب را ببرند.

این‌برنامه روز چهارشنبه ۳ بهمن از ساعت ۱۵ در کتابفروشی کتاب مان به‌نشانی تهران، خیابان آزادی، میدان استادمعین، مجتمع معین‌مال، طبقه اول، واحد ۱۲۸ برگزار می‌شود.

*پویا فیض پور



منیع: خبرگزاری مهر